ثبت‌نام ورود

بحران بندر شهید رجایی و بازیابی نقش صنعت بیمه

حادثه بندر شهید رجایی بزرگترین خسارت صنعت بیمه است که در ششم اردیبهشت ماه سال جاری 22 شرکت بیمه را درگیر کرده است.

*دکتر بهروز میرزایی/ کارشناس مسائل اجتماعی-اقتصادی

اشاره. سالهاست بیمه به عنوان رکن اقتصاد کشور دچار سردرگمی است، با وجود تعریف آن به عنوان یکی از سه ضلع مهم اقتصاد کشور، در افکار عمومی نتوانسته است جایگاه واقعی خود را پیدا کند. ذات صنعت بیمه با ریسک عجین است، علی رغم پوشش بحران‌های متعدد و جبران خسارات زیان‌دیدگان، به دلیل کج سلیقگی و کج اندیشی دست‌اندرکاران همچنان نقش بدهکار را بازی می‌کند. صنعت بیمه در بحران‌های اجتماعی در متن بوده، همیشه پاسخگوی زیان‌دیدگان بوده ولی به دلیل ادای پاسخ در زمان و مکان مناسب و انعکاس غیرحرفه‌ای اقداماتش جایی در اذهان عمومی نداشته و در بسیاری مواقع نقش مطالبه‌گری خود را فراموش کرده و همچنان بدهکار است؛ این نقش نیازمند بازیابی است، صنعت بیمه در هر بحرانی حاضر بوده و هست؛ شاید کمتر دیده باشیم صنعت بیمه در مدیریت یک بحران صاحب کرسی شود. حادثه بندر شهید رجایی علی‌رغم آثار زیانبار مالی و تالامات روحی وروانی که برای جامعه ایرانی داشت، صنعت بیمه را به جایگاهش نزدیک کرد و از آن نقش همیشگی‌اش"هم چوب را می‌خورد و هم پیاز را" عبور کرد. بطوری که صنعت بیمه از ابتدا نقش خود را به عنوان یکی از متولیان حادثه تعریف کرد، قبل از اینکه نقشی به آن دیکته شود، خود مشق بحران کرد و این بار با اطلاع‌رسانی روزانه رخدادهای بیمه‌ای حادثه، جای خود را در قلب و ذهن مردم و مسئولین باز کرد و پیش از اینکه مورد سرزنش قرار گیرد هم پاسخگو بود و هم روایت‌گر مدیریت یک بحران!

بیمه و مدیریت بحران

 بحران، واقعیتى گریزناپذیر در زندگى اجتماعى است. در بستر وقوع هر بحرانی تهدیـدها و فرصتهایی هستند که بر حسب نوع، شدت و گسترۀ محیطی بحران، مـی‌توانـد نظـام سیاسـی و اجتماعی را در شرایط دشوار و پرمخاطره‌ای قرار دهند. کنترل و مهار بحران بر اساس یک تفکر نظـام گـرا و یکپارچـه و در قالـب مـدیریت بحـران، ضـرورتی استراتژیک اسـت کـه همـۀ اندیشمندان و صاحبنظران مسائل راهبـردی بر آن اتفاق نظر دارند و بـر اهتمـام دولـت هـا در سرمایه‌گذاری کلان در استقرار و توسعۀ این سامانۀ مدیریتی تأکید دارند. هگل معتقد است، روح دولت‌ها و ملت‌ها، در ورطه بحران‌ها شکل می‌گیرد. مدیریت بحـران شرایطی است که تدبیر، شجاعت، بصیرت و قدرت تصمیم‌گیری در مواجهه با مسائل را از سوی مدیران نشان می‌دهد. در چنـین بسـتری، ظرفیـت، کارآمـدی و قـدرت اندیشه تصمیم‌گیران در مواجهه با چالش‌های پیچیده و چندوجهی، نمود عینی بـه خـود گرفته و منطق، درایت و دوراندیشی آنهـا را نمایان می‌کند. مدیران و نخبگان فکری در برخورد بـا مشـکلات و بحران‌هـا، پـس از تجزیـه و تحلیل آنها و بررسی گزینه‌ها و راه‌حل‌های مختلف در لحظه بایـد گزینه و راه‌حلی را انتخاب و تصمیمی کم عارضه را اتخاذ نمایند. به واقع جـوهره مـدیریت در تصمیم‌گیری خلاصه می‌شـود. در چنین شرایطی است که استعدادها و توانایی‌های واقعی مدیران بروز می‌کند؛ بنابراین نحوه تصـمیم‌گیـری در این شرایط حائز اهمیت است چرا که می‌توانند با انتخاب گزینـه‌هـای پیش‌رو نظیـر تـداوم، توقف و اصلاح، بحران را به منظور حفظ یا کسب بیشتر منابع راهبری نمایند. مـدیریت بحـران بـرای مدیران یک فرصت بوده و کارایی آنان را به نمایش می‌گـذارد و در صـورت عدم موفقیت در کنترل آن، جامعـه را بـا تهدیـد مواجـه خواهـد کـرد.

مدیریت بحران برای مواجهه با موقعیت‌های غافلگیرکننده و غیر‌منتظره با مشاهده سیستماتیک بحران‌ها و تجزیه و تحلیل آنها در جست‌وجوی یافتن ابزاری برای کاهش اثرات بحران است. یکی از ستون‌های امنیت کشور به ویژه در بخش اجتماعی، صنعت بیمه است. این مهم در شرایط تحریم اقتصادی، بروز رکود تورمی و اجرای برنامه‌های آزادسازی اقتصادی در سال های اخیر تشدید شده است. صنعت بیمه به عنوان یک ابزار مالی و مدیریتی، در مدیریت بحران‌ها نقش حیاتی دارد. علی‌رغم دوری گزیدن صنعت بیمه در مواجهه با شرایط بحرانی در زمان وقوع حادثه، غافل از کارآمدی نقش خود در مدیریت بحران، خواه ناخواه در وسط هر بحرانی قرار دارد؛ از اثرات اجتماعی صنعت بیمه در مواجهه با بحران های اجتماعی می توان به مواردی چون؛1.  بیمه به افراد و خانواده‌ها کمک می‌کند تا به سرعت به منابع مالی دسترسی پیدا کنند. این تأمین مالی می‌تواند به بازسازی زندگی و معیشت آسیب‌دیدگان کمک کند. 2. پرداخت‌های بیمه می‌تواند به کاهش فشار روانی ناشی از بحران کمک کند. احساس امنیت مالی می‌تواند به بهبود وضعیت روحی و روانی جامعه کمک کند و از وقوع حوادث متعاقب پیشگیری کند.3. بیمه می‌تواند به تأمین مالی بازسازی زیرساخت‌های عمومی و اجتماعی کمک کند، این امر به تسریع روند بازگشت به وضعیت عادی کمک می‌کند.4. پرداخت‌های بیمه به کسب‌وکارها می‌تواند به حفظ شغل‌ها و جلوگیری از ورشکستگی کمک کند. این امر به ثبات اقتصادی و اجتماعی در جوامع آسیب‌دیده منجر می‌شود.5. در زمان بحران، وجود بیمه و پرداخت‌های آن می‌تواند احساس همبستگی و همکاری را در جامعه تقویت کند. بیمه ذاتا شکلی از تعاون و همکاری است که در شرایط بحرانی، خود عاملی در تقویت همبستگی اجتماعی است.6. پس از یک حادثه، توجه به بیمه و اهمیت آن افزایش می‌یابد. این امر می‌تواند به افزایش آگاهی عمومی درباره خطرات و نیاز به پوشش‌های بیمه‌ای منجر شود. بدیهی ایفای تعهدات توسط شرکتهای بیمه در شرایط بحرانی به افزایش اقبال عمومی به جایگاه بیمه در این مواقع منجر خواهد شد.

بطور خلاصه، مدیریت بحران توسط بیمه پس از وقوع یک حادثه می‌تواند تأثیرات اجتماعی مثبت و قابل توجهی داشته باشد. این تأثیرات به بازسازی سریع‌تر و بهبود کیفیت زندگی افراد و جامعه آسیب‌دیده کمک می‌کند و به ایجاد یک جامعه مقاوم‌تر در برابر بحران‌های آینده منجر می‌شود. در سال‌های اخیر جامعه ایران شاهد بحران‌های زیادی بوده که صنعت بیمه علی‌رغم اینکه جبران‌کننده بخش عمده‌ای از خسارات وارده به زیان‌دیدگان بوده ولی کماکان نتوانسته جایگاه خود را به عنوان یک عنصر حمایت‌گر اجتماعی-اقتصادی در نهادهای اجتماعی تعریف نماید.

رویکرد صنعت بیمه در مواجهه با حادثه انفجار بندر شهید رجایی به عنوان یک بحران

 پس از اعلام انفجار بندر شهید رجایی در ششم اردیبهشت ماه مسئولان بیمه البرز به عنوان بیمه‌گر اصلی سازمان بنادر و دریانوردی و گمرک جمهوری اسلامی ایران در اولین فرصت خود را به محل حادثه رساندند؛ بسیاری از صاحبنظران و افرادی که در جریان حادثه بودند این رویکرد بیمه البرز را تحسین کردند و عملا در فضای واقعی و مجازی با استقبال همگان مواجه شد، رئیس جمهور، رئیس قوه قضاییه، بسیاری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، رئیس دادگستری استان هرمزگان و... در محافل و مجالس رسمی رسیدگی و حضور در صحنه را تایید و تشویق کردند. درس آموخته بیمه البرز در مدیریت این حادثه به عنوان یک بحران اجتماعی و مدیریت آن آموزه‌های بسیاری برای جامعه داشت، برای اولین بار صنعت بیمه توانست روحیه حمایت‌گری خود را به جامعه تحمیل کند و جایگاه مفید و مثبت صنعت بیمه را در افکار عمومی به نمایش بگذارد. کما اینکه در کشور شاهد حوادث سهمگین زیادی بوده‌ایم و صنعت بیمه پس از حادثه و با گذشت زمان خود را مهیای پاسخگویی کرده ولی عموما موفق به کسب رضایتمندی عمومی نشده است. اقدام صنعت بیمه با راهبری بیمه البرز در مواجهه با بحران حادثه بندر شهید رجایی کاملا ویژگی‌های یک مدیریت بحران واقعی را مشق کرد؛ ابتدا با افزایش نیروهای مقابله‌کننده با بحران، کنترل بحران را آسان‌تر کرد، دوم؛ با هماهنگی و برقرار ارتباط بین شرکت‌های بیمه و نهادهای تصمیم‌گیر همچون بیمه مرکزی(در یک اقدام کم سابقه به خوبی در مدیریت بحران مشارکت فعال و میدانی داشت) مدیریت بحران کارامدتر شد؛ سوم با تسریع در تصمیم‌گیری با هماهنگی نهاد ناظر(پرداخت به موقع خسارات مالی خودروها، دیات جانبختگان، تشکیل تیم‌های ارزیابی خسارت و...) سرعت مدیریت بحران بیشتر و از بروز حواشی جلوگیری به عمل آمد؛ چهارم با تعیین وظایف و برنامه‌های هر یک از تیم‌های حاضر در میدان حادثه و همچنین کنترل و اخذ گزارش‌های روزانه، اصول مدیریت بحران را به درستی عمل نموده و شرایط حاکم بر بندر به روال عادی برگشت. حال که صنعت بیمه در مدیریت بحران حادثه انفجار بندر شهید رجایی نقش پسینی خود را به درستی ایفا کرده جای این سوال از مسئولین صنعت بیمه و کشور باقی است؛ با توجه به حادثه‌خیز بودن کشور آیا وقت آن نرسیده است که تعارف را کنار گذاشته و نقش صنعت بیمه را در چرخه مدیریت بحران کشور بازتعریف نمایند؟ آیا صنعت بیمه نباید جایگاه پیشینی خود را یک بار برای همیشه در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی جامعه مورد بازبینی قرار دهد؟ نقش صنعت بیمه در چرخه مدیریت بحران (پیشگیری، آمادگی، مقابله و بازسازی) عموما پس از حادثه مورد توجه قرار می گیرد، بر اساس شواهد صنعت بیمه در حوادث صرفا به عنوان ابزاری جهت تامین مالی در بازسازی و نوسازی ایفای نقش می‌کند. در حالی که در دنیای بیمه، صنعت بیمه با مدیریت ریسک، آموزش و کنترل محل و نقاط حادثه‌خیز در کاهش و پیشگیری از وقوع حوادث مهمترین عامل در مدیریت بحران است.

حادثه بندر شهید رجایی بیش از پیش جایگاه صنعت بیمه را نمایان کرد. صنعت بیمه برای پیدا کردن جایگاه خود به عنوان یک عامل همبستگی اجتماعی باید ارتباط خود را با قوای سه‌گانه بیش از پیش تقویت نماید، بی‌تردید عدم حضور صنعت بیمه در تصمیم‌هایی که برای آن گرفته می‌شود عاملی مهم در عدم استقبال آحاد جامعه از خدمات آن خواهد بود.

اشتراک گذاری: 

نظرات کاربران